چه دلفریبانه
گفتی دوستت دارم
لحظه ی آتشین دلبستن
من ندانسته در دام تو گرفتار شدم
ولی آن لحظه که پر کشیدی
من را با رویای خاطراتت همچون قاصدکی
تنها گذاشتی
زیر نگاه پائیز سکوتت
همچون برگی زرد و خسته ام
که به خیال تو زیر پای عابران
ترنم دوست داشتن را سر میدهم
قشنگ نوشتی ،صدای فریاد برگ زیر پای ما میتونه به صدای احساساتی تعبیر بشه که همیشه زیر پا خورد کردیم