می خوام برات قصه بگم
حر فای سر بسته بگم
قصه مردان پیر
که جمعه ها می آیند با یک فریب
مترسک های قصه ما می آیند هر جمعه ها
میرسانند پیامی به این بچه ها
اما روبه نباشد پیام رسان
گم شود پیام در گله غازان
درد ما درد بی کسی و بی رحمی
کی تواند رساند مرحمی
سرزمین ما سرزمین گردن و طناب
سرزمین ما سرزمین تن و خشاب
ما گفتیم و رفتیم از این دیار
تو باش و این سرزمین......... ......... ..........